ورزقان نیوز

خبری،سیاسی،اجتماعی،اقتصادی،علمی،فرهنگی،ورزشی و...

ورزقان نیوز

خبری،سیاسی،اجتماعی،اقتصادی،علمی،فرهنگی،ورزشی و...

این سایت جهت انعکاس اخبار و رویدادهای شهرستان و سایر نقاط استان وکشور راه اندازی شده است.

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسیر ورزقان خواجه» ثبت شده است

 احداث بزرگراه خواجه ورزقان حاصل اعتماد مردم غیور

شهرستان ورزقان به مهندس دهقانی

راه ها از دیر باز نقش مهمی در پیشرفت بشر در اکثر زمینه ها داشته اند لذا وجود راه ارتباطی مناسب و ایمن عامل اصلی پیشرفت ملتها در تمامی زمینه ها از جمله فرهنگی،سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی و ... میباشد.

احداث بزرگراه خواجه ورزقان یکی از مهمترین عوامل توسعه یافتگی منطقه ، وجود شبکه حمل و نقل جاده ای ایمن و مناسب برای دسترسی و ارتباط با مرکز استان است که  تاثیر این عامل بر رشد و گسترش سایر عوامل توسعه انکارناپذیر می باشد و زمینه توسعه و پیشرفت شهرستان را از جهات مختلف فراهم می آورد.

شهرستان ورزقان تا بحال از جاده ارتباطی مناسبی بر خوردار نبوده و سالانه چندین مورد تصادف جاده ای در این مسیر به وقوع می پیوندد و این در حالی است که اکثر شهرستانهای استان از راه ارتباطی مناسبی برخوردار می باشند. این شهرستان که شامل دو بخش مرکزی ورزقان و خاروانا می باشد یکی از شهرستانهای گردشگرپذیر با مناظر طبیعی زیبا و مکانهای تاریخی و دیدنی بسیار زیاد می باشد که در صنعت توریسم میتواند رونق بیشتری پیدا کند.اما بدلیل نداشتن راه ارتباطی مناسب سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در این زمینه چندان رغبت نشان نمی دهند.

ولی تا بحال هیچ کدام از نمایندگان قبلی و مسئولین به فکر ایجاد یک راه ارتباطی مناسب و ایمن برای شهرستان نبوده اند یا اینکه نتوانسته اند یا تطمیع اطرافیانشان چنین اجازه ای را به ایشان نداده بود که برای چنین کار بزرگی اقدام کنند. که مبادا با از دست دادن این قبیل افراد دوره بعد را از دست ندهند که دادند.

اما مهندس دهقانی با پیروزی درانتخابات مجلس نهم توانست در سال 1391 طی قرار دادی بخش خصوصی (شرکت ملی مس ایران) را برای احداث بزرگراه خواجه - ورزقان وارد عمل کند که در دولت قبلی با سنگ اندازی برخی مسئولین این کار عملی نشد ولی با روی کار آمدن دولت فعلی مهندس دهقانی با تلاشهای شبانه روزیش توانست از  اوایل سال 1393 روند اجرای بزرگراه خواجه - ورزقان را با سه شرکت رتبه یک کشوری راهسازی عملیاتی کند که در حال حاضر هر سه شرکت مشغول عملیات راهسازی در این مسیر هستند. لازم به ذکر است که با جدایی شرکت مس آذربایجان از شرکت ملی مس تمامی هزینه ها را شرکت مس آذربایجان پرداخت میکند و همینطور شرکت مس آذربایجان متعهد شده که برای اتمام این پروژه 300 میلیارد تومان اعتبار تخصیص دهد.

مهندس دهقانی نماینده محترم شهرستان معتقد است که راه ارتباطی مناسب و ایمن یکی از مهمترین زیرساختهای هر منطقه برای پیشرفت و توسعه آن منطقه می باشد که با اتمام بزرگراه خواجه - ورزقان می توان با جذب سرمایه گذار و سرمایه گذاری آنها در شهرک صنعتی ورزقان وشهرک صنعتی مس (که توسط مهندس دهقانی به تصویب رسیده) و سایر نقاط شهرستان با وجود معدن عظیم مس سونگون  شهرستان ورزقان را به قطب صنعت و اشتغال استان تبدیل کند.

 

 احداث بزرگراه خواجه ورزقان حاصل اعتماد مردم غیور

 

راه ها از دیر باز نقش مهمی در پیشرفت بشر در اکثر زمینه ها داشته اند لذا وجود راه ارتباطی مناسب و ایمن عامل اصلی پیشرفت ملتها در تمامی زمینه ها از جمله فرهنگی،سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی و ... میباشد.

احداث بزرگراه خواجه ورزقان یکی از مهمترین عوامل توسعه یافتگی منطقه ، وجود شبکه حمل و نقل جاده ای ایمن و مناسب برای دسترسی و ارتباط با مرکز استان است که  تاثیر این عامل بر رشد و گسترش سایر عوامل توسعه انکارناپذیر می باشد و زمینه توسعه و پیشرفت شهرستان را از جهات مختلف فراهم می آورد.

شهرستان ورزقان تا بحال از جاده ارتباطی مناسبی بر خوردار نبوده و سالانه چندین مورد تصادف جاده ای در این مسیر به وقوع می پیوندد و این در حالی است که اکثر شهرستانهای استان از راه ارتباطی مناسبی برخوردار می باشند. این شهرستان که شامل دو بخش مرکزی ورزقان و خاروانا می باشد یکی از شهرستانهای گردشگرپذیر با مناظر طبیعی زیبا و مکانهای تاریخی و دیدنی بسیار زیاد می باشد که در صنعت توریسم میتواند رونق بیشتری پیدا کند.اما بدلیل نداشتن راه ارتباطی مناسب سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در این زمینه چندان رغبت نشان نمی دهند.

ولی تا بحال هیچ کدام از نمایندگان قبلی و مسئولین به فکر ایجاد یک راه ارتباطی مناسب و ایمن برای شهرستان نبوده اند یا اینکه نتوانسته اند یا تطمیع اطرافیانشان چنین اجازه ای را به ایشان نداده بود که برای چنین کار بزرگی اقدام کنند. که مبادا با از دست دادن این قبیل افراد دوره بعد را از دست ندهند که دادند.

اما مهندس دهقانی با پیروزی درانتخابات مجلس نهم توانست در سال 1391 طی قرار دادی بخش خصوصی (شرکت ملی مس ایران) را برای احداث بزرگراه خواجه - ورزقان وارد عمل کند که در دولت قبلی با سنگ اندازی برخی مسئولین این کار عملی نشد ولی با روی کار آمدن دولت فعلی مهندس دهقانی با تلاشهای شبانه روزیش توانست از  اوایل سال 1393 روند اجرای بزرگراه خواجه - ورزقان را با سه شرکت رتبه یک کشوری راهسازی عملیاتی کند که در حال حاضر هر سه شرکت مشغول عملیات راهسازی در این مسیر هستند. لازم به ذکر است که با جدایی شرکت مس آذربایجان از شرکت ملی مس تمامی هزینه ها را شرکت مس آذربایجان پرداخت میکند و همینطور شرکت مس آذربایجان متعهد شده که برای اتمام این پروژه 300 میلیارد تومان اعتبار تخصیص دهد.

مهندس دهقانی نماینده محترم شهرستان معتقد است که راه ارتباطی مناسب و ایمن یکی از مهمترین زیرساختهای هر منطقه برای پیشرفت و توسعه آن منطقه می باشد که با اتمام بزرگراه خواجه - ورزقان می توان با جذب سرمایه گذار و سرمایه گذاری آنها در شهرک صنعتی ورزقان وشهرک صنعتی مس (که توسط مهندس دهقانی به تصویب رسیده) و سایر نقاط شهرستان با وجود معدن عظیم مس سونگون  شهرستان ورزقان را به قطب صنعت و اشتغال استان تبدیل کند.

 

منبع: ورزقان نیوز وطنیم

من همان سیل زده هستم

| پنجشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۸ ب.ظ
چرا کسی برای سیل زده های تهران وشمال کمپین راه نمی اندازد؟
من همان سیل زده هستم
 
اگر بی بی سی به دنبال یک مرگ در ایران می‌گردد تا پروژه «ایران هراسی» اش را پیش ببرد و ما اغلب در برابر این موج‌های خبری‌اش سکوت کرده‌ایم، شاید به این خاطر است که در داخل هم گرفتار رسانه‌هایی ازهمین نوع هستیم که اهداف سیاست داخلی‌شان را بعضاً از لابه لای هیاهوی یک مرگ جستجو می‌کنند. این همان موج سواری روی حادثه مرگ یک انسان و زندگی خانواده داغدارش است تا مثلاً من مخاطب بفهمم که نظام چه بی عدالت است یا فلان حزب و جناح سیاسی چقدر بد! این وسط فرقی هم نمی‌کند سوژه تیترهایی که پشتش اشک تمساح است، زنده سوختن دو زن در آتش خیابان جمهوری باشد یا زلزله ای در یکی از شهرهای کشور که گروهکی جدایی طلب در آن رخنه کرده‌اند.

این روزها خبر کشته شدن یک پزشک اردبیلی سرتیتر مهم بسیاری از رسانه‌هاست و دوباره برخی تافته‌های جدابافته با نام پزشک آه و فغان از به خطر افتادن امنیتشان سرداده اند. همزمان با این هیاهو، وزیربهداشت برای حل پرونده این قتل شخصی دستور ویژه پیگیری صادر می‌کند. این حادثه را اضافه کنید به آن پلاکاردهای شرم آور تجمع شیراز در انتقاد به کشتار سگ‌ها که رسانه‌های جریان خاص با شور وهیجان تصویر دختری که پلاکارد «من همان سگ هستم» را به همراه داشت، با ژست دفاع از حقوق حیوانات انتشار می‌دادند.
این دو حادثه را نگه دارید تا به سراغ سیل اخیر در کن و سولقان، مازندران و کرج برویم. در یکی از روزهای تعطیل تابستانی، چند ده خانواده که در بستر رودخانه کن مشغول تفریح بوده‌اند به ناگهان با موج بسیار بزرگی از آب ناپدید شده‌اند و از بسیاری از آن‌ها خبری در دست نیست. بعضی اجساد پیداشده صورتشان متلاشی شده و ویدوئوی تخریب کامل چند خانه درمازندران در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود. آنطرف تر رودخانه کرج، طغیان می‌کند و شاهدان صدای کمک گرفتن افراد را در داخل سیلاب شنیده‌اند. برخی اجساد پیدا نشده‌اند و یک مادر می‌گوید که ۱۰ روز است از فرزندش اطلاعی ندارد.

خب اگر فکر می‌کنید برای همچین حادثه ای هم از طرف رئیس جمهور دستور ویژه پیگیری صادر شده باید بگوییم که نه! تا امروز که ۱۰ روز از آن حادثه می‌گذرد حتی یکی از وزرا نیز به سرکشی مناطق آسیب دیده و تسلی دادن به مردمان سیل زده و بی خانمان نرفته است و البته رئیس ستاد بحران کشور در برنامه زنده تلویزیونی می‌گوید که حادثه در ۳ استان را در حد حادثه ملی بزرگ نکنید!

در آتش سوزی خیابان جمهوری براثر سهل انگاری آتش نشانی منطقه و عدم به همراه داشتن نردبان بلند، دو زن از یکی از طبقات آتش گرفته به پایین پرت شدند و جان باختند. نکته محرز این ماجرا این بود که دراین حادثه کسانی درقبال مرگ این دو خانم مقصر هستند و این مقصر طبق گمانه زنی‌های اولیه و بررسی‌های بعد از آن مسئول آتش نشانی منطقه بود که تجهیزات لازم را برای اطفای این حریق به همراه نیاورده بود.

اما این مورد برای ماهی گیری رسانه‌های اصلاح طلب از مرگ دو کارگر خانم کافی نبود بلکه از نظر آنان لازم بود که نه مسئول آتش نشانی منطقه یا حتی رئیس آتش نشانی کل کشور بلکه شهردار تهران استعفا بدهد! کمپین‌های مجازی متأثر ازاین موج سیاسی اصلاح طلبانه مدعی بودند که درهرکشور دیگری این اتفاق می‌افتاد بالاترین مسئول استعفا می‌داد. البته دستور ویژه رئیس جمهور برای بررسی این سانحه هم در بالابردن حساسیت این ماجرا بی تأثیر نبود ولی هیچ کدام ازاین رسانه‌های عریض و طویل و کمپین‌های قارچ گونه به این سؤال پاسخ نداند که در حادثه مرگ ۶ دانش آموز درسال ۸۱ در دریاچه پارک شهر که شهردار وقت منطقهٔ ۱۲، ۸۵ درصد مقصر شناخته شد و یا در بزرگ‌ترین سانحه راه آهن ایران در سال ۸۲ که ۲۹۵ نفر کشته برجای گذاشت، کدام شهردار یا مسئول وقت استعفا داد ویا حتی ازمردم عذرخواهی کرد؟ یعنی باید باور کرد که این مطالبه‌ها فقط درجهت همدردی با کشته شدگان و بازماندگان است یا تیترهای سیاسی و هجمه به مسئولین را تفاوت جناحی و سیاسی دولت اصلاح طلب اوایل دهه هشتاد و شهردار اصولگرای وقت حادثه خیابان جمهوری مشخص می‌کند؟

مرگ هرانسانی چه یک نفرو چه بیشتر به یک اندازه اهمیت دارد اما با معیار رئیس ستاد بحران کشور سیل ویرانگر ۱۰ روز گذشته که هنوز ابعاد فاجعه‌اش مشخص نیست و رئیس جمهور نیز دستور پیگیری ویژه ای برای آن صادر نکرده حادثه ملی نیست، اما مرگ دو زن در خیابان جمهوری حادثه ملی که نه بحران ملی ای است که برای تسکین آلام بازماندگان حتماً باید استعفای شهردار اصولگرای تهران که از قضا در رقابت با فردی اصلاح طلب در مسند شهرداری نشسته را در پی داشته باشد.

جدای از همه این‌ها یک سوی پیکان انتقاد ماجرا هم به طرف دولت است. معلوم نیست چرا تا به حال هیچ یک از مسئولین به مناطق سیل زده سفر نکرده‌اند. معلوم نیست چرا کسی برای پیگیری امور بی خانمان‌های این منطقه دستوری صادر نکرده است؟ اصلاً تا به حال کسی پرسیده است که ساکنین خانه‌های چند طبقه ای که فیلم تخریبشان دست به دست می‌شود کجا هستند و چه می‌کنند؟ تنها اقدام دولتی‌ها طی ده روزی که از وقوع این سیل گذشته، ابراز تأسف سخنگوی دولت و پیش بینی تشکیل هیاتی برای رسیدگی آن هم برای اینکه مشخص شود آیا قصوری شده یانه! می‌باشد.

اگر رئیس دولت هشتم بعد از زلزله بم به آنجا سفر می‌کند و احمدی نژاد و رهبرانقلاب به ورزقان می‌روند، از میزان خسارات کم نمی‌شود و کشته ای زنده نخواهد شد، اما مردم مصیب دیده می‌فهمند که تنها نیستند و دولت و مسئولین به فکر آنان هستند. تسلی ساده و بی دردسری که که روحانی و کابینه‌اش این روزها از سیل زده‌ها دریغ می‌کنند. به یاد بیاورید آن لحظه ای را که رهبری خود پایه میکروفون را به دست گرفتند و رو به جمعیت روستای زلزله زده کوبج در ورزقان به زبان آذری ابراز همدردی کردند تا صدای هق هق جمعیت بلند شود... .
***
گویی برای آن‌هایی که همیشه طلبکارند و ژست مطالبه گری از نظام دارند، تیترهای آتشین و کمپین‌های هیجانی فقط برای همدردی با سگ‌ها (!) یا آنجایی که می‌شود دنبال خرده طلب‌های سیاسی گشت موضوعیت پیدا می‌کند. از مراسم ترحیم وابستگان مسئولین برای تسویه‌های حساب‌های سیاسی گرفته تا مرگ یک دستفروش در مترو و تلاش برای مقصر جلوه دادن شهرداری. همه این‌ها موج سواری روی مرگ آدم‌هایی است که به دلیل فوت سوژه و سردرگمی وابستگان، می‌شود ازآن حادثه هر استفاده سیاسی و جناحی کرد و حتی در موارد غیر رسمی‌اش کلیت نظام را هم زیرسوال برد.
اما آنجایی که پای طیف و جناح متبوع وسط است نه بازخواستی است، نه محکومیتی و نه طلب استعفایی. اینجا حتی حادثه کشته شدن صدها نفر با وجود فرضیه تخریب آب بند کارگاه چینی‌ها در کرج هم حادثه ملی محسوب نمی‌شود
چرا کسی برای سیل زده های تهران وشمال کمپین راه نمی اندازد؟
من همان سیل زده هستم
نعیمه موحد، 8 مرداد 94
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۱
اگر بی بی سی به دنبال یک مرگ در ایران می‌گردد تا پروژه «ایران هراسی» اش را پیش ببرد و ما اغلب در برابر این موج‌های خبری‌اش سکوت کرده‌ایم، شاید به این خاطر است که در داخل هم گرفتار رسانه‌هایی ازهمین نوع هستیم که اهداف سیاست داخلی‌شان را بعضاً از لابه لای هیاهوی یک مرگ جستجو می‌کنند. این همان موج سواری روی حادثه مرگ یک انسان و زندگی خانواده داغدارش است تا مثلاً من مخاطب بفهمم که نظام چه بی عدالت است یا فلان حزب و جناح سیاسی چقدر بد! این وسط فرقی هم نمی‌کند سوژه تیترهایی که پشتش اشک تمساح است، زنده سوختن دو زن در آتش خیابان جمهوری باشد یا زلزله ای در یکی از شهرهای کشور که گروهکی جدایی طلب در آن رخنه کرده‌اند.

این روزها خبر کشته شدن یک پزشک اردبیلی سرتیتر مهم بسیاری از رسانه‌هاست و دوباره برخی تافته‌های جدابافته با نام پزشک آه و فغان از به خطر افتادن امنیتشان سرداده اند. همزمان با این هیاهو، وزیربهداشت برای حل پرونده این قتل شخصی دستور ویژه پیگیری صادر می‌کند. این حادثه را اضافه کنید به آن پلاکاردهای شرم آور تجمع شیراز در انتقاد به کشتار سگ‌ها که رسانه‌های جریان خاص با شور وهیجان تصویر دختری که پلاکارد «من همان سگ هستم» را به همراه داشت، با ژست دفاع از حقوق حیوانات انتشار می‌دادند.
این دو حادثه را نگه دارید تا به سراغ سیل اخیر در کن و سولقان، مازندران و کرج برویم. در یکی از روزهای تعطیل تابستانی، چند ده خانواده که در بستر رودخانه کن مشغول تفریح بوده‌اند به ناگهان با موج بسیار بزرگی از آب ناپدید شده‌اند و از بسیاری از آن‌ها خبری در دست نیست. بعضی اجساد پیداشده صورتشان متلاشی شده و ویدوئوی تخریب کامل چند خانه درمازندران در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود. آنطرف تر رودخانه کرج، طغیان می‌کند و شاهدان صدای کمک گرفتن افراد را در داخل سیلاب شنیده‌اند. برخی اجساد پیدا نشده‌اند و یک مادر می‌گوید که ۱۰ روز است از فرزندش اطلاعی ندارد.

خب اگر فکر می‌کنید برای همچین حادثه ای هم از طرف رئیس جمهور دستور ویژه پیگیری صادر شده باید بگوییم که نه! تا امروز که ۱۰ روز از آن حادثه می‌گذرد حتی یکی از وزرا نیز به سرکشی مناطق آسیب دیده و تسلی دادن به مردمان سیل زده و بی خانمان نرفته است و البته رئیس ستاد بحران کشور در برنامه زنده تلویزیونی می‌گوید که حادثه در ۳ استان را در حد حادثه ملی بزرگ نکنید!

در آتش سوزی خیابان جمهوری براثر سهل انگاری آتش نشانی منطقه و عدم به همراه داشتن نردبان بلند، دو زن از یکی از طبقات آتش گرفته به پایین پرت شدند و جان باختند. نکته محرز این ماجرا این بود که دراین حادثه کسانی درقبال مرگ این دو خانم مقصر هستند و این مقصر طبق گمانه زنی‌های اولیه و بررسی‌های بعد از آن مسئول آتش نشانی منطقه بود که تجهیزات لازم را برای اطفای این حریق به همراه نیاورده بود.

اما این مورد برای ماهی گیری رسانه‌های اصلاح طلب از مرگ دو کارگر خانم کافی نبود بلکه از نظر آنان لازم بود که نه مسئول آتش نشانی منطقه یا حتی رئیس آتش نشانی کل کشور بلکه شهردار تهران استعفا بدهد! کمپین‌های مجازی متأثر ازاین موج سیاسی اصلاح طلبانه مدعی بودند که درهرکشور دیگری این اتفاق می‌افتاد بالاترین مسئول استعفا می‌داد. البته دستور ویژه رئیس جمهور برای بررسی این سانحه هم در بالابردن حساسیت این ماجرا بی تأثیر نبود ولی هیچ کدام ازاین رسانه‌های عریض و طویل و کمپین‌های قارچ گونه به این سؤال پاسخ نداند که در حادثه مرگ ۶ دانش آموز درسال ۸۱ در دریاچه پارک شهر که شهردار وقت منطقهٔ ۱۲، ۸۵ درصد مقصر شناخته شد و یا در بزرگ‌ترین سانحه راه آهن ایران در سال ۸۲ که ۲۹۵ نفر کشته برجای گذاشت، کدام شهردار یا مسئول وقت استعفا داد ویا حتی ازمردم عذرخواهی کرد؟ یعنی باید باور کرد که این مطالبه‌ها فقط درجهت همدردی با کشته شدگان و بازماندگان است یا تیترهای سیاسی و هجمه به مسئولین را تفاوت جناحی و سیاسی دولت اصلاح طلب اوایل دهه هشتاد و شهردار اصولگرای وقت حادثه خیابان جمهوری مشخص می‌کند؟

مرگ هرانسانی چه یک نفرو چه بیشتر به یک اندازه اهمیت دارد اما با معیار رئیس ستاد بحران کشور سیل ویرانگر ۱۰ روز گذشته که هنوز ابعاد فاجعه‌اش مشخص نیست و رئیس جمهور نیز دستور پیگیری ویژه ای برای آن صادر نکرده حادثه ملی نیست، اما مرگ دو زن در خیابان جمهوری حادثه ملی که نه بحران ملی ای است که برای تسکین آلام بازماندگان حتماً باید استعفای شهردار اصولگرای تهران که از قضا در رقابت با فردی اصلاح طلب در مسند شهرداری نشسته را در پی داشته باشد.

جدای از همه این‌ها یک سوی پیکان انتقاد ماجرا هم به طرف دولت است. معلوم نیست چرا تا به حال هیچ یک از مسئولین به مناطق سیل زده سفر نکرده‌اند. معلوم نیست چرا کسی برای پیگیری امور بی خانمان‌های این منطقه دستوری صادر نکرده است؟ اصلاً تا به حال کسی پرسیده است که ساکنین خانه‌های چند طبقه ای که فیلم تخریبشان دست به دست می‌شود کجا هستند و چه می‌کنند؟ تنها اقدام دولتی‌ها طی ده روزی که از وقوع این سیل گذشته، ابراز تأسف سخنگوی دولت و پیش بینی تشکیل هیاتی برای رسیدگی آن هم برای اینکه مشخص شود آیا قصوری شده یانه! می‌باشد.

اگر رئیس دولت هشتم بعد از زلزله بم به آنجا سفر می‌کند و احمدی نژاد و رهبرانقلاب به ورزقان می‌روند، از میزان خسارات کم نمی‌شود و کشته ای زنده نخواهد شد، اما مردم مصیب دیده می‌فهمند که تنها نیستند و دولت و مسئولین به فکر آنان هستند. تسلی ساده و بی دردسری که که روحانی و کابینه‌اش این روزها از سیل زده‌ها دریغ می‌کنند. به یاد بیاورید آن لحظه ای را که رهبری خود پایه میکروفون را به دست گرفتند و رو به جمعیت روستای زلزله زده کوبج در ورزقان به زبان آذری ابراز همدردی کردند تا صدای هق هق جمعیت بلند شود... .
***
گویی برای آن‌هایی که همیشه طلبکارند و ژست مطالبه گری از نظام دارند، تیترهای آتشین و کمپین‌های هیجانی فقط برای همدردی با سگ‌ها (!) یا آنجایی که می‌شود دنبال خرده طلب‌های سیاسی گشت موضوعیت پیدا می‌کند. از مراسم ترحیم وابستگان مسئولین برای تسویه‌های حساب‌های سیاسی گرفته تا مرگ یک دستفروش در مترو و تلاش برای مقصر جلوه دادن شهرداری. همه این‌ها موج سواری روی مرگ آدم‌هایی است که به دلیل فوت سوژه و سردرگمی وابستگان، می‌شود ازآن حادثه هر استفاده سیاسی و جناحی کرد و حتی در موارد غیر رسمی‌اش کلیت نظام را هم زیرسوال برد.
اما آنجایی که پای طیف و جناح متبوع وسط است نه بازخواستی است، نه محکومیتی و نه طلب استعفایی. اینجا حتی حادثه کشته شدن صدها نفر با وجود فرضیه تخریب آب بند کارگاه چینی‌ها در کرج هم حادثه ملی محسوب نمی‌شود

فرماندار ورزقان:

بزرگراه خواجه - ورزقان سال ۹۶ به بهره‌برداری می‌رسد

بزرگراه بوشهر

خبرگزاری تسنیم: فرماندار ورزقان گفت: هر چند برخی مسائل باعث کندی در پیشرفت فیزیکی بزرگراه خواجه - ورزقان شده است، اما با رفع موانع موجود، حداکثر تا سال ۹۶ این پروژه به‌ بهره‌برداری می‌رسد.

علی وفادار در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در ورزقان، مشکل اصلی بزرگراه خواجه – ورزقان را تملک اراضی واقع در مسیر بزرگراه و پرداخت حقوق صاحبان املاک عنوان کرد و اظهار داشت: طی جلساتی که اخیراً با مسئولین مربوطه برگزار کرده‌ایم این مشکل در اسرع وقت حل می‌شود و کار احداث بزرگراه با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت.

وی گفت: تمام ادارات و سازمان‌ها باید در احداث این بزرگراه همکاری لازم را داشته باشند و از هر گونه سنگ‌اندازی‌ها خودداری کنند.

فرماندار ورزقان با اشاره به اینکه بزرگراه خواجه – ورزقان حداکثر تا سال 96 به بهره‌برداری می‌رسد، تأکید کرد: اگر شرکت مس تعهدات خود را نسبت به بزرگراه خواجه – ورزقان به‌موقع پرداخت می‌کرد، در آینده نزدیک می‌توانستیم شاهد بهره‌برداری از این بزرگراه باشیم.

وی یکی دیگر از علل کندی کار احداث بزرگراه را شرایط آب و هوایی منطقه عنوان کرد و افزود: در شهرستان ورزقان به علت زمستان‌های زودرس و طولانی در واقع بیش از نیمی از سال را برای کار عمرانی از دست می‌دهیم.

وفادار با اشاره به آغاز عملیات اصلاح و روکش آسفالت راه ارتباطی ورزقان – خاروانا تصریح کرد: روکش آسفالت این مسیر از طرف خاروانا به ورزقان شروع شده است و در آینده نیز از داخل شهر ورزقان و فلکه سونگون به‌طرف سه‌راه چیچکلو ادامه می‌یابد و امسال مورد بهره‌برداری می‌رسد.

شروع بهسازی و روکش آسفالتی مسیر خاروانا - ورزقان

| پنجشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۳۹ ب.ظ

شروع بهسازی و روکش آسفالتی مسیر خاروانا - ورزقان

روکش آسفالتی مسیر خاروانا به طرف ورزقان از سه راهی نچق به طرف ورزقان چند روزی است که شروع شده است و مسیر بین خاروانا تا نچق هم بعداز زیرسازی روکش خواهد شد. گفتنی است که روکش آسفالت مسیرهای خواجه - ورزقان و ورزقان - خاروانا و همچنین چندین روستای شهرستان و معابر شهر ورزقان با تلاشهای شبانه روزی نماینده محبوب شهرستان جناب آقای مهندس دهقانی تأمین اعتباره شده که اکثرا" در حال اجرا یا روبه اتمام هستند.

لازم به ذکر است که روسازی این مسیرها از بدو خدمت دهی شان هیچ گونه روکش آسفالتی به خود ندیده بودند.


qchSh

s1PXSnefiCpQCUjTqpfz32KEr